Im safe in your arms
Im safe in your arms

Im safe in your arms

تو با کدام باد می روی؟

دومی از همین طرف رو دیروز باد آورد انداخت توی حیاط. همون موقع که هوهو می کرد و افتاده بود توی ساختمون نیمه ساز رو به رو و هی توری ای که جلوش کشیدن رو تکون می داد و پشت دریچه های کولر تق تق در می زد.  این جور وقت ها حیاط دیدنی می شه. وایساده بودم غرق فکرای خودم که یهو دیدم افتاده اون گوشه. نمی دونم توی سرش آسمون کجا رو نشونه گرفته بوده، ولی تقدیرش یه میز کوچولو گوشه ی اتاقِ زنی بود که چند وقت پیش به اشتباه یه دری  رو توی زندگیش باز کرده. یه در که بعد از باز شدنش هیچ در و پنجره ای مثل قبل درست و به اندازه نیست. حالا از دیروز نشسته این جا و کار کردنم رو تماشا می کنه، شب ها شعر خوندن و بعد سریال دیدنم رو. 

از دیروز آلیس بودنم رو می بینه و خودش هم لقب بنفشه ی مهاجر رو گرفته... قراره با هم یه چیزایی رو بپذیریم و باقی هرچی هست دور بریزیم.




* بقیه هم گیاهان بد سرپرست و بی سرپرستی هستن که این چند روز به فرزندی قبول کردم.


* اسم اصلیش "موسی در گهواره" استش که عاشقم کرده ترکیب این اسم و افتادنش پیش پام توی این روزا.





بعدا نوشت: اِهِم اِهِم، همکارم از اتاق فرمان گفتن که ایشون گیاه "قلب ارغوان" هستن. احتمال خیلی زیاد هم درست می گن ولی ما تصورات موسایی مون رو اصلا تغییر نمی دیم چون لازم داریمشون.