Im safe in your arms
Im safe in your arms

Im safe in your arms

ما لانگ دیستنسی های حرف نزن

تا جایی که من به یاد دارم و به احتمال قوی خیلی قبل تر از آن هم دنیا برای آدم های پر سر و صدا بوده، همان هایی که یک ساعت جلوی در با برادرزاده جاری همسایه بالایی حرف میزنند، دنیای مجازی و واقعی را پر کرده اند با حرف هایشان و هروقت دلتنگ شوند تلفن را برمیدارند و با محبوبشان چند ساعتی تلفنی مناظره می کنند و اگر بیشتر دلتنگ باشند دست به دامن تماس تصویری میشوند و به تمام فاصله های جغرافیایی ریشخند می زنند. این آدم ها که بیشتر جمعیت کره زمین را تشکیل میدهند، تمام امکانات و اکتشافات بشری را هم قبضه کرده اند. شاهدم هم همین هزار امکان برای انواع تماس ها...

من جزو آن چند نفر اقلیت هستم که روی تلفن کردن ندارم و اگر بعد از هزار سال شماره کسی را بگیرم غیر از سلام و احوالپرسی حرفی پیدا نمیکنم برای گفتن. اگر تماس تصویری باشد که گیج و مبهوت میشوم و همان "سلام" را هم شاید گم کنم مثل همه "دوستت دارم" ها و "دلتنگت هستم"هایی که انقدر از مغزم رسید به زبانم و نگفتم و نگفتم تا گم و گور شدند. آدم های این شکلی عجیب و مرموز به نظر میرسند که در جواب وُیس های دوستانشان فقط تایپ میکنند و فراری هستند از هر ابزار ضبط صدایی و خیلی که حرف هایشان سر دل تلمبار شود بلاگ مینویسند و تکست میزنند.

این آدم ها طفلکی هستند که گاهی دلتنگ رگ های آبی دستان کسی میشوند، لیوان نیم خورده اش را ماه ها زیر تخت پنهان میکنند و آن گوشه ای که نشسته بود را عمدا مرتب نمیکنند تا شاید خطی و عطری باقی بماند.

اینها جان میدهند که هرکسی از راه رسید یک برچسب افسرده بزند به پیشانی شان و خلاص. اینهایی که خودشان هم عادت دارند به جمله های "تو که یه زنگ نمیزنی" و "تو که هیچ وقت نیستی" و این حدیث های بی وفایی، همه هم اشتباه.

.

.

.

رفتم گوجه و فلفل دلمه ای ها را خرد کردم توی تابه و برگشتم... کجا بودم؟  آها...

.

خواستم بنویسم که دانشمندان اینهمه وسیله ریز و درشت اختراع کرده اند برای رفاه حال بشر و به ذهنشان هم نرسیده که دین خود را به این اقلیت ادا کنند...

مثلا یک گوشی بسازند که هروقت دلتنگ شدی ضربان قلب محبوبت را بشنوی یا لباسی که گرما و عطر تنش را داشته باشد، نه یک گرمای ساختگی ها... خود خودش باشد.


بعید میدانم امکانات دنیا برای این قشر مظلوم فراتر از تکست زدن برود، ولی اگر روزی چنین چیزهایی ساخته شد، اولین خریدارش خودم هستم.